برای این که بتوانید با همسر خود و حتی دوستان، همکاران و بقیه ی اعضای خانواده تان ارتباط موثر و خوبی را برقرار کنید، باید با یکی از مهم ترین بخش وجودی انسان یعنی احساس آشنا شوید. یکی از راه های برقراری ارتباط موثر با دیگران شناخت احساسات و هیجانات آن هاست. در این مقاله به این مبحث پرداخته شده است.
ارتباط موثر
از طریق شناخت احساس خود و همسر
برای آن که ارتباط موثر و خوبی را با همسر خود داشته باشید و متوجه شوید که وضعیت احساسات در زندگی زوجی دقیقا به چه صورت هستند و چه اهمیتی دارند، پنج نکتهی مهم در مورد احساسات را باید بدانید. این پنج مورد را به طور کامل در ادامه توضیح خواهیم داد.
نکته ی اول:
اولین نکته این است که احساس ممکن است ساده یا پیچیده باشد. در واقع احساسات ساده مثل غم، رنجش، خشم، شادی و ترس هستند. اما احساسات پیچیده ترکیبی از این احساسات ساده می باشند. به طور مثال اگر زنی فکر کند که شوهرش به دوستانش اهمیت بیشتری میدهد، ممکن است که در طول زمان علاوه بر احساس غم و ناراحتی، یک حس ترس از طرد شدن توسط همسرش نیز در او شکل بگیرد.
بسیاری از اوقات ممکن است در ابتدا حس خشم در فرد شکل نگرفته باشد. شاید فقط احساس غم در او وجود داشته باشد. اما کم کم با گذر زمان نوعی احساس خشم که در ابتدا وجود نداشته در او به وجود آید و سبب شود احساسش پیچیدهتر شود. مسلماً احساسات پیچیده طول عمر بیشتر و همچنین تاثیر عمیق تری بر ارتباط موثر دارند. همانقدر که زمان زیادی گذشته که احساسات پیچیده به وجود آیند، زمان زیادی هم طول میکشد تا این احساسات پیچیده از بین بروند و یا کمرنگتر شوند. معمولاً احساسات پیچیده با نوع تفکر ما یعنی همان تعبیر و تفسیرهای ما در مورد دیگران در ارتباط است.
نکته دوم:
نکته ی دوم این است که احساسات به انسان انرژی میدهند. در احساسات و هیجانات انسان انرژی وجود دارد. به همین علت است که وقتی نتوانیم احساسات خود را بهدرستی بیان کنیم و با آنها ارتباط موثر برقرار کنیم، در واقع انرژی ما چه روحی و چه جسمی رفتهرفته تحلیل میرود. ولی اگر بتوانیم بهدرستی به بیان احساسات خود بپردازیم و آنها را بهدرستی بشناسیم میتوانیم ارتباط درستی با آنها برقرار کنیم و درنتیجه احساسات به ما انرژی مثبت خواهند داد. این مسئله در برقراری ارتباط موثر با همسر و سایر افراد تاثیر به سزایی دارد.
پس اگر از احساسات خود انرژی مثبت میخواهید، باید بتوانید آنها را بهدرستی بیان کنید. اما اگر آنها را بیان نکنید و به سرکوب آنها بپردازید، دچار احساساتی از جمله کلافگی، خستگی، افسردگی، بیحالی خواهید شد. سرکوب کردن احساسات باعث میشود اضطرابهای مکرر در ما ایجاد شود. این اضطرابها بهتدریج شدیدتر شده و در نهایت استرس های حادی را به وجود خواهند آورد. اضطراب های درونی مستقیما با ارتباط و ارتباط موثر با دیگران در ارتباط هستند. چرا که اگر آرامش درونی نداشته باشید نمی توانید به راحتی با دیگران صحبت کنید و یا رفتارهای مناسبی داشته باشید.
نکته سوم:
سومین نکته این است که احساسات مسری هستند و سرایت میکنند. بگذارید برای شما مثالی بزنیم تا مسری بودن احساس را درک کنید. حتماً شما این موضوع را تجربه کردهاید که در خانه نشستهاید و تلفن منزلتان زنگ میخورد. پشت تلفن دوست یا آشنایی است که غمگین و افسرده است. زمانی که با آن فرد شروع به صحبت میکنید و یا حتی زمانی که آن فرد هنوز صحبت را شروع نکرده است و تنها یک الو… میگوید، حتی اگر مدتی قبل از آن خوشحال بوده باشید، در واقع میبینید که پس از صحبت کردن با او آن حس به شما نیز منتقل میشود و شما احساس غم خواهید کرد و حتی ممکن است به همراه او گریه کنید و یا عصبانی شوید و همانگونه که آن فرد غمگین، خشمگین یا ناراحت است شما نیز همان احساسات را تجربه خواهید کرد. برعکس این موضوع نیز صادق است. حتماً برای شما پیش آمده که زمانی حوصله کسی را نداشتهاید، اما یک دوست و یا آشنا زنگ زده با خوشحالی و خوش رویی با شما صحبت میکند و با شادی و هیجان خاصی حالتان را میپرسد. در این موقعیت نیز شما احساس شادی و خوشحالی خواهید داشت، حتی حالت چهرهتان عوض خواهد شد و لبخند روی لبتان مینشیند. همه ما چنین اتفاقاتی را تجربه کردهایم و این موضوع که احساسات مسری هستند برای ما قابلدرک می باشد.
مسری بودن احساس در ارتباط زوجی چه اهمیتی دارد؟
باید بدانیم که احساسات ما در خانواده کاملاً به افراد منتقل میشود. همانطور که گفته شد اگر احساسات خود را بیان نکنیم دچار حس افسردگی، کرختی و بیحالی میشویم. پس اگر یاد نگیرید احساسات خود را بیان کنید ناخواسته تمام احساسات منفی شما منتقل خواهند شد. اگر نتوانید ترسها، غمها، خشم، عصبانیت و حتی عشق خود را منتقل کنید، رفته رفته دچار افسردگی میشوید و این افسردگی و بیحالی به همسرتان نیز منتقل میشود و این باعث خراب شدن رابطه خواهد شد و صمیمت را کاهش میدهد. پس زمانی که صمیمیت از بین رفته است میتوان گفت منشأ آن بیان نکردن صحیح احساسات است. بعد از مدتی شما درمییابید که احساسات مخرب و منفی در خانواده موج میزند و یکی از دلایل خیلی مهم آن همان بیان نکردن احساسات است. برعکس اگر بتوانید احساسات خود را به شکل درست و مناسب به همسر خود بیان کنید انرژی روحی شما بیشتر میشود و همان انرژی مثبت نیز به همسرتان منتقل می گردد. در نهایت میزان صمیمت و عشق در رابطه هم بالا میرود. بنابراین بیان احساسات در ارتباط با همسر بسیار مهم است. باید توجه کنید که اگر هیجانات ما بهدرستی بیان نشوند تمام آن هیجانات به صورت منفی و با ایجاد افسردگیهایی در وجود ما به همسرتان نیز منتقل میشود. بنابراین به طور کلی مسری بودن احساس رابطه ی مستقیمی با ارتباط موثر با همسر و خانواده دارد.
نکته چهارم:
چهارمین نکته ی مهم این است که احساسات درست و غلط ندارند. یعنی این که احساسات در هر انسانی وجود دارند. هیجانات و احساسات ما مثل غم، ترس، احساس تنهایی، احساس طرد شدگی، احساس گناه یا شرم در وجود انسان طبیعی است. این که ما دیگران را قضاوت کنیم و یا این که با آنها به اصطلاح سر جنگ داشته باشیم، اشتباه است. اما این که احساساتی در ما نسبت به دیگران وجود داشته باشد اشتباه نیست. مثلاً اگر نسبت به کسی احساس خشم، غم و یا ترس در ما وجود داشته باشد، وجود این احساسها اشتباه نیست. چون این احساسات به طور طبیعی در انسان وجود دارد. پس ما نباید دیگران و یا حتی خودمان را به خاطر داشتن احساسات سرزنش کنیم. مثلاً بگوییم: چرا از دست من عصبانی هست؟ واقعاً تو چطور آدمی هستی که از من ناراحت هستی؟. و یا این که بسیاری از افراد به خود میگویند که چرا من باید از فرزند یا همسرم عصبانی باشم؟ بسیاری از افراد این حس را نسبت به فرزند خود دارند که چرا من باید نسبت به بچه خودم این خشم را داشته باشم. او بچه من است. این حرفها را بسیاری از ما حتماً شنیدهایم.
اما نکتهای که باید به آن توجه کنیم این است که احساسات شما درست یا غلط ندارند. بلکه کاملاً طبیعیاند. اما این که احساسات بهدرستی بیان نشده و یا مخفی نگاه داشته شوند، کاملاً اشتباه است. در واقع اگر نتوانیم احساسات خود را به افراد مختلفی که در زندگیمان وجود دارند و یا به شریک زندگیمان بگوییم اشتباه است. همانگونه که اشاره کردیم در روابط زوجی و خانوادگی اگر احساسات بهدرستی بیان نشود، به دلیل همان مسری بودن احساسات که ذکر کردیم، زیان آن هم به خودمان خواهد رسید و هم به خانواده ما.
بنابراین توجه داشته باشید که احساسات درست و غلط ندارند. تنها چیزی که وجود دارد این است که بیان نکردن احساسات کاملاً اشتباه است و تمام هیجانات و احساسات شما کاملاً طبیعی هستند. بنابراین به خاطر احساسات خود را سرزنش نکنید. فقط باید یاد بگیرید که چگونه آنها را بهدرستی بیان کنید. اگر فکر کنید که وجود یک احساس در شما و یا دیگران اشتباه است، نمی توانید ارتباط موثر و صحیحی با نزدیکان خود داشته باشید.
نکته پنجم:
نکته پنجم این است که آدمها تمایل دارند احساسات خود را سرکوب کنند. یعنی به طور طبیعی بیشتر آدمها بهجای این که احساس خود را بیان کنند، ترجیح میدهند آن را سرکوب کنند. دلیل آن نیز این است که بسیاری از افراد در ارتباط با یکدیگر دچار مشکل میشوند و زمانی که میخواهند به بیان احساسات بپردازند دچار جر و بحث میشوند. چرا که آنها نمیدانند احساسات و یا هیجانات خود را چگونه بیان کنند. با توجه به عدم آگاهی در بیان درست احساسات دچار مشکلات، جروبحثها و دعواهایی در رابطه شدهاند پس به این نتیجه رسیدند که بهتر است احساسات خود را بازگو نکنند و آنها را سرکوب کنند. این موضوع آسیب بسیار زیادی به ارتباط موثر با دیگران وارد می کند. بنابراین انسانها تمایل دارند به احساسات خود توجهی نکنند، از آنها غافل باشند، آنها را نادیده بگیرند و بسیار راحت از کنار آنها بگذرند. بهتدریج این کار باعث میشود که فرد احساس غم و افسردگی داشته باشد.
توجه کنید که سرکوب احساسات باعث ایجاد خشم، افسردگی، غم و اضطراب بسیار شدیدی در شما میشود و این احساسات مخرب به حدی پیش میروند و شدت مییابند که شما بعدها حتی نخواهید توانست منشأ این احساسات منفی را پیدا کنید.
در واقع احساس ناخوشایندی در شما ایجاد میشود که شما متوجه نمیشوید دقیقا از چه چیزی ناراضی و کلافه هستید.
دلیل بسیاری از این کلافگیها و ناراحتیها این موضوع است که شما احساس خود را سرکوب میکنید و به این نتیجه رسیدهاید که نباید احساس خود را بیان کنید.
اگر به این پنج نکته در مورد احساس توجه کنید یقینا خواهید توانست ارتباط موثر و مناسبی را با نزدیکان خود داشته باشید. همیشه این نکات را به یاد داشته باشید.