هوش هیجانی چیست؟ هوش هیجانی در ارتباط با همسر

هوش هیجانی یا عاطفی چه نقشی در ارتباط مؤثر با همسر دارد؟

هوش هیجانی یا همان هوش احساسی (Emotional intelligence)، شناخت و مدیریت هیجان‌ها و احساسات خود می‌باشد. اگر قصد دارید با همسر خود ارتباطی مؤثر و سرشار از آرامش برقرار کنید، باید با این مفهوم آشنایی داشته باشید. در این مقاله نقش هوش هیجانی در ارتباط با همسر و همچنین شیوه‌ی برخورد افراد مختلف با همسرشان را خواهید خواند.

هوش هیجانی چیست؟

هوش هیجانی چه نقشی در ارتباط با همسر دارد؟

هوش هیجانی یا عاطفی چیست؟

هوش هیجانی یا همان هوش احساسی (Emotional intelligence)، شناخت و مدیریت هیجان‌ها و احساسات خود می‌باشد. اگر قصد دارید با همسر خود ارتباطی مؤثر و سرشار از آرامش برقرار کنید، باید با این مفهوم آشنایی داشته باشید. در ادامه نقش هوش هیجانی در ارتباط با همسر و همچنین شیوه‌ی برخورد افراد مختلف با همسرشان را خواهید خواند.

عدم آگاهی از هوش هیجانی و نداشتن مهارت بیان هیجانات باعث می‌شود که ما نتوانیم صمیمت خوبی با همسرمان داشته باشیم و سبب بروز مشکلات زیادی در جامعه می‌شود که نمونه‌های آن را در بین مراجعان شاهد هستیم. مشکلاتی مثل طلاق عاطفی، افسردگی‌ها، از بین رفتن آرامش خانواده و هم‌چنین از بین رفتن آرامش فرزندان خانواده.

هوش هیجانی به شما کمک می‌کند که توسط مهارت ابراز احساسات رابطه‌ای صمیمی با شریک زندگی خود به وجود بیاورید و آن رابطه را حفظ کنید.

نقش هوش هیجانی در ارتباط با همسر چیست؟

یکی از مهارت‌های بسیار مهم و کلیدی در ارتباط با همسر، مهارت بیان احساس یا همان هوش احساسی است. یعنی بتوانیم احساسات مختلفی که در طول روز به سراغ ما می‌آیند را به طور صحیح همسرمان ابراز کنیم.

این احساسات ممکن است در ارتباط با شریک زندگی‌مان، در ارتباط با مسائل مختلفی که در زندگی مشترکمان اتفاق می‌افتد و یا احساسات فردی خودمان باشد که می‌خواهیم به همسرمان بیان کنیم. در واقع ما می‌خواهیم طوری این احساسات را بیان کنیم که باعث خشمگین شدن و جبهه گرفتن همسرمان هم نشویم.

در درجه‌ی اول ما باید بتوانیم احساسات خود را بشناسیم و تشخیص دهیم. برای آن‌که بتوانیم احساساتمان را تشخیص دهیم و آن‌ها را خوب بشناسیم، باید کاملاً با دو مقوله‌ی احساس و افکار آشنا باشیم و بتوانیم آن‌ها را از یکدیگر تشخیص دهیم و متمایز کنیم.

چون احساسات کاملاً با افکار متفاوت هستند. افکار، تعبیرها و تفسیرهای ما از اتفاقات روزمره هستند. افکار توسط مغز ما شکل می‌گیرند و مغز در شکل‌گیری آن‌ها دخیل است. افکار یعنی ما چه برداشت‌هایی در مورد یک مسئله و اتفاق داشته باشیم ولی احساس کاملاً متفاوت است. هر احساس واکنشی در بدن ما به وجود می‌آورد. در واقع احساس، بازخورد وقایع زندگی در جسم ماست.

بعد از بروز برخی اتفاقات، احساساتی در درون ما به وجود می‌آید که آن احساسات در جسم ما منعکس می‌شود. مثل احساس خشم که کاملاً بدن را برافروخته می‌کند؛ یا احساس ترس و استرس که خداوند این احساسات رو به گونه‌ای در درون ما خلق کرده که حالت فرار به ما دست بدهد تا ما بخواهیم از آن موقعیت فرار کنیم؛ مثل احساس خشم که کاملاً یک احساس طبیعی است؛ بدن ما برافروخته می‌شود و این تمایل در ما وجود دارد که به عامل حمله کنیم.

مهم‌ترین احساسات، احساس غم، شادی، ترس و اضطراب، خشم یا عصبانیت و احساس شرم یا گناه است.

چرا باید هوش هیجانی خوبی داشته باشید؟ اهمیت بیان احساس چه چیزی است؟

ما باید احساسات خود را بیان کنیم چرا که عوامل بسیار مهمی در پی بیان نکردن احساسات به وجود خواهد آمد. یک اینکه ما دچار افسردگی خواهیم شد. منشأ بسیاری از ناراحتی‌های شدید در افراد، بیان نکردن احساسات است.

از آن جا که خیلی از افراد نمی‌دانند چطور باید احساساتشان را بیان کنند، دچار افسردگی‌های شدیدی می‌شوند. پیامد دیگر اضطراب است. اضطراب‌های شدیدی نیز می‌تواند در پی بیان نکردن احساسات به وجود بیاید. مورد بعدی خشم فروخورده است.

فکر می‌کنید اگر ما نتوانیم عصبانیت و خشم خود نسبت به فرد مقابل را بیان کنیم، آن احساسات به کجا می‌روند؟ آن احساسات در درون ما باقی می‌مانند و احساس خشم باقی‌مانده در درون ما به صورت خشم‌فروخورده ظاهر خواهد شد. ممکن است فکر کنید که اصطلاحاً آن احساس را در دلتان نگه داشته‌اید، اما در حقیقت آن خشم‌فروخورده روزی فوران می‌کند و این مسئله اصلاً عاقبت خوبی ندارد.

در نهایت این حالت‌های روحی و روانی، ممکن است منجر به بیماری‌های جسمی نیز بشوند. اگر نتوانیم احساسمان را بیان کنیم، چطور می‌توانیم انتظار داشته باشیم که همسرمان ما را درک کند، احساسات ما را متوجه شود و ما را بفهمد؟

پس اگر احساسمان را بیان نکنیم، همسرمان نیز نمی‌تواند احساس ما را درک کند و بفهمد.

متأسفانه مشکل بسیاری از افراد این است که فکر می‌کنند همسرشان از روی عشق و علاقه، باید بتواند احساسشان را بفهمد و کاملاً متوجه بشود که آن‌ها ناراحت، عصبانی، مضطرب و … هستند. در حالی که اصلاً این‌طور نیست. ذکر کردیم که حتی خود ما، باید در درجه‌ی اول، احساساتمان را بشناسیم، تا بتوانیم آن را بیان کنیم و در درجه‌ی بعد همسرمان بتواند ما را درک کند.

روش‌های معمول ابراز احساسات چه هستند؟

افراد مختلف، با توجه به تربیت‌های مختلفی که در خانواده‌شان داشته‌اند، به روش‌های مختلفی احساساتشان را ابراز می‌کنند. سه روش اصلی وجود دارد. روش منفعلانه، پرخاشگرانه و روش قاطعانه. روش صحیح ابراز احساسات همان روش قاطعانه است. در واقع این موارد بستگی به فرهنگ خانواده‌ای که ما در آن بزرگ شده‌ایم، دارد. فرهنگ خانواده ما را شکل داده و به ما آموخته که چطور احساساتمان را ابراز کنیم.

روش اول : روش منفعلانه

متأسفانه کتمان احساس در فرهنگ ما متداول است. افراد عقیده دارند باید احساساتشان را در درون خودشان نگه دارند و آن را بیان نکنند تا بتوانند همسرشان را راضی نگه داشته و رابطه‌ی خود را حفظ کنند. این روش کاملاً روش غلطی است! این تفکر که با بیان نکردن احساسمان می‌توانیم رابطه‌ای را حفظ کنیم، فکری کاملاً اشتباه است. به این خاطر که آسیبی که از این کار به فرد -یعنی فردی که منفعل رفتار می‌کند- می‌رسد، سبب آسیب‌های مختلف جسمی و روانی شده و عاقبت بسیار بدی خواهد داشت.

روش منفعلانه باعث بروز همان خشم‌های فروخورده‌ -که پیش‌تر توضیح داده شد- در شخص می‌شود و این خشم فروخورده روزی فوران می‌کند. در کوتاه‌مدت ممکن است فرو خوردن خشم به ظاهر اثرگذار باشد، اما در طولانی‌مدت اصلاً اثربخش نخواهد بود و این امر می‌تواند منجر به فروپاشی زندگی شود.

لذا اصلاً نمی‌توان بر روی این روش تکیه کرده و فکر کنیم که زندگی خوبی می‌توانیم از این طریق داشته باشیم. بلکه برعکس، این روش منفعلانه، کاملاً مخرب است و آسیب‌های زیادی، به فردی با رفتار منفعل وارد خواهد کرد.

معمولاً در فرهنگ ما خانواده‌ها به فرزند دختر خود یاد می‌دهند بعد از ازدواج در اتفاقات صبوری کند و صبوری را در ابراز نکردن احساسات، حرف نزدن و چشم‌پوشی از حق بیان احساس می‌دانند. این روش، روش منفعلانه است و کاملاً با صبر و صبوری، متفاوت است. روش منفعلانه، با سکوت کردن و بیان نکردن احساسات و درک نشدن، کمکی به ما نخواهد کرد.

روش دوم: پرخاشگرانه

روش دوم روش پرخاشگرانه است. یعنی به صورت پرخاشگرانه و با خشم، بخواهیم احساساتمان را ابراز کنیم که این روش معمولاً در خانم‌ها به صورت غر زدن، خود را نشان می‌دهد. غر زدنی که بسیار مخرب است، اثرات بدی را روی همسر به جای می‌گذارد و آقایان نسبت به این غر زدن اصلاً احساس خوشایندی ندارند. در آقایان نیز معمولاً پرخاشگری به شکل‌های مختلف داد زدن، ایراد گرفتن، آسیب به فرد مقابل یا خود و … وجود دارد. در واقع تفاوتی ندارد و هر فردی ممکن است به شیوه‌ی پرخاشگرانه متوسل شود.

غر زدن، یکی از اشکال روش پرخاشگرانه است و ممکن است در بعضی از افراد به صورت داد و بیداد راه انداختن بروز کند. این افراد در خانواده‌ی خود یاد گرفته‌اند که به صورت پرخاشگرانه و با خشم و زور احساسات خود را ابراز کنند. این روش نیز کاملاً روش اشتباهی است.

روش سوم: بیان قاطعانه

در روش قاطعانه، بیان احساسات به شکلی است که همسر در مقابل احساسات ما جبهه نگیرد، خشمگین نشود و لازم نبیند که از خود دفاع کند تا بتواند به خوبی ما را درک کند. از طریق روش قاطعانه می‌توانید احساسات خود را بدون غر زدن، کتمان کردن و فروخوردن آن‌ها یا عصبانی کردن همسرتان، به او بیان کنید.

5/5 - (1 امتیاز)
دیدگاه خود را ارسال کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Translate »
[google-translator]